تولید سبز- هرگونه درآمد حاصل از منابع سرمایهای مردم که توسط دولتها اخذ میگردد عوارض یا مالیات گفته میشود که عموماً صرف امور عمرانی و اداره کشور گردد ، چرایی اخذ این مالیات یا فلسفه آن نیز به همین دلیل ایجاد استهلاک منابع ملی است. ممکن است اصل بقای انرژی در علم فیزیک قابل تعریف تأیید و اثبات باشد اما استهلاک منابع ملی اعم از داراییهای منقولو غیرمنقول منابع انسانی، منابع پولی و مالی، منابع ارزشی و حاصل از مالکیت معنوی به دلیل صرف زمان در فرایند تولید و یا هزینههای بازیافت عامل اساسی در توجیه علمی اخذ مالیات یا عوارض است.
هرگونه بهرهبرداری از طبیعت، چون باعث کاهش منابع ملی گردیده و هم دارای هزینه است، ارزش معادل منابع از دست رفته مجدداً لازم است تحصیل گردد و جامعه مصرفکننده دین خود را ادا نماید . ما میتوانیم به وجوه دریافتی این فرآیند عنوان مالیات اطلاق نماییم اما اگر گروهی یا بنگاهی در فرآیند بهرهبرداری از منابع و یا برنامه تولیدخود خساراتی به جامعه ایجاد نماید میبایست معادل منابع برداشتشده و زیان حاصل بهعلاوه ارزش خسارتهای پنهان که شامل ایجاد آلودگی و تخریب محیطزیست و سلامتی عمومی جامعه و یا خسارتهای احتمالی در آینده میشود، عوارضی را به خزانه دولتها پرداخت نماید. آلودگی و تخریب صرفاً مربوط به محیطزیست نمیشود بلکه هرگونه آلودگی که موجب بههم خوردن سلامت جسم و روان مردم و جامعه گردد اگر در حدود استانداردهای تعریفشده و یا پذیرفتهشده توسط نهادهای ملی و بینالمللی نباشد مستوجب پرداخت عوارض میباشد و بیشاز آن نهتنها موجب پرداخت جرائم سنگینتر میشود بلکه جزو جرمهای سنگین مدنی است و دارای عقوبتهای خاص است پس اساساً صرف منابع اگر در حد تأمین و یا بازیافت در فرآیند تولید باشد عوارض و مالیات آن در حد تامین هزینه یا سرمایههای جایگزین بوده و توسط عامل میبایست پرداخت گردد ، اگر میزان هزینه منابع قابل جایگزینی نباشند و مستلزم سرمایهگذاریهای خاص بوده و عوارض بیشتری را متوجه عامل مینماید و اگر عوارض حاصل از فعالیت علاوه بر هزینه منابع مذکور موجبات تخریب محیطزیست را شامل شود دراینصورت حفظ حقوق عمومی ملتها اقتضاء مینماید عامل نه تنها به میزان ارزش منابع ازدسترفته بلکه چندین برابر این ارقام عوارض ،جریمه پرداخت نماید.
پرداخت عوارض صرفاً برای آن دسته از فعالیتهایی است که بههرحال منابع ازدسترفته قابلیت تجدیدپذیری داشته و در قالب طرحهای عمرانی حتی در درازمدت که محل تامین اجرای آن نیز همین عوارض دریافتی است میبایست در طرحهای توسعهای کشور دیده شود بسیاری از فعالیتها و اقدامات اشخاص حقیقی و حقوقی اعم از دولتها یا مردم احتمال خسارات زیانباری است که تمام آثار و تبعات آن قابل ارزیابی نبوده و یا احیاناً اثرات زیستمحیطی، زمان طولانی را برای ایجاد شرایط اولیه طلب نماید و از آثار زیانبار این عملکردها نمیتوان هزینه و زمان فرآیند بازیافت را محاسبه نمود و یا احتمال خسارات دیگری را بهدنبال دارد که جبرانناپذیر است اینگونه فعالیتها عموماً در پروتکلهای ملی و بینالمللی نهتنها مجوزی برای آن داده نمیشود بلکه ممنوعیت و جرایم سنگینی برای آن قائل شدهاند پس بهاختصار میتوان گفت:
الف- فعالیتهایی که صرفاً موجب کسب درآمد برای صاحبان بنگاههای اقتصادی میشود و مستقیماً مصرف منابع ملی را درگیر افراط نمیکند هرگونه عوارضی جنبه مالیات داشته و مقداری از آن نیز در کشورها در قالب مالیات بر ارزشافزوده محاسبه و از تولیدکننده و مصرفکننده اخذ میشود.
ب - فعالیتهایی که در ضمن فرایند اجرا مستقیماً برخی از منابع ملی و زیستمحیطی را درگیر کرده و دولتها برای فرآیند آن و بازیافت این منابع به حسب قیمت تمامشده منابع جایگزین عوارض تعیین میکند و از مؤدیان خود هزینه تعیین شده را دریافت می نماید، بهعنوان مثال میتوان به استهلاک جادهها و خطوط ریلی و بنادر در صنعت حمل و نقل اشاره کرد که اخذ این مالیات یا عوارض جنبه تامین منابع جایگزینی داشته و مشمول مالیات از نوع سبز نیز نمیشود.
ج : فعالیتهایی که علاوه بر شرایط بند الف و ب موجب تخریب منابع خصوصا منابع زیست محیطی میشوند و شرایط جایگزینی آن بهسادگی امکانپذیر نمیباشد ازجمله آلودگی هوا توسط کارخانجات، آلودگی جنگلها و محیطزیست گیاهی، محیطزیست آبی، آثار درازمدت بر فرسایش بناها، آلودگیهای فیزیولوژیکی، آثار سوء امواج رادیویی و سایر امواجی که تناسب مطلوب را با ساختار بیولوژیک و فیزیولوژیک انسانی ندارد آلودگیهای صوتی و… این نوع آلودگیها که برخی از آنان حتی به چشم نمیآیند خصوصا ایجاد شبکههای خدمات شهری برای انواع نیازهای مردم از جمله سوخترسانی، حمل و نقل، امواج رادیویی، آلودگیهای حاصل از سوخت اتومبیلها و ...این قبیل فعالیتها علاوه بر تعلق مالیات و عوارض بند الف و ب مشمول هزینه دیگری نیز هست که مقادیر آن بستگی به مطالعات کارشناسان و با ضرائب قابلتوجهی بهعنوان منابع هزینهای جایگزین و بهسازی محیط متوجه صاحبان این نوع فعالیتها میکند .اخذ این عوارض و مالیات در ساختار نظام مالیاتی کشورها نهتنها عامل بالا رفتن بهبود و سلامت جامعه میگردد بلکه این منابع درآمدی موجب میگردد تا دولتها با اجرای طرحهای ملی سبز از محل مالیات سبز، کاهش این آلودگیها را به حداقل برسانند؛ از جمله این طرحها بهرهبرداری از انرژیهای خورشیدی، باد، امواج و سایر منابع قابل تبدیل میباشد. از جمله ایجاد حمل و نقل با انرژی الکتریکی و… ایجاد کانونهای خدمات عمومی و تغییر در نحوه و سبک زندگی جمعی و برخورداری از منابع کمتر طبیعی, حذف دستگاههای با تشعشعات مضر, حذف آلودگیهای صوتی و… از جمله طرحهایی هستند که دولتها از محل منابع مالیات سبز به مورد اجرا در می آورند. در رویکردی پیشرو تر دولت ها حتی به کاهش دهندگان این آلودگیها جوایزی را اعطا می کنند.
اجرای طرحهای عمرانی حاصل از منابع مالیات سبز نهتنها موجب بهبود محیطزیست مردم میشود بلکه ایجاد فرصتهای شغلی جدیدی را موجب میگردد و مکانیزمی است برای کاهش بیکاری و فرصتسازی در بهبود فضای توسعهای شهرها توسط خود مردم که مشوقهای لازم آن از طریق دولتها به وجود میآید، البته سیستم اخذ مالیات سبز فرآیندی یکطرفه نیست بلکه همان گونه که در اخذ مالیات سبز قوانین وضع میگردد درصورتیکه عاملی بتواند کمتر از استانداردهای تعیینشده در فرآیند تولید و یا فعالیت خود محیطزیست را از خطر آلودگی برهاند مشمول امتیازها، تخفیف ها و حتی پرداخت پاداش کاهش آلایندگی میشود.
هماکنون در بسیاری از کشورها صاحبان بنگاههای اقتصادی کارشناس هایی را به خدمت میگیرند تا در اجرای کاهش این آلایندهها طرح و ایده ارائه داده و پروژههای مربوط به این موضوع را اجرا کنند تا از کشورهای محل فعالیت خود پاداشهای قابلتوجهی از محل اخذ مالیات سبز دریافت کنند این امر نهتنها در سطح ملی بلکه در سطح بینالمللی نیز به مورد اجرا گذاشته شده است. کشورهایی که بتوانند از ضرایب آلایندگی کشور خود بکاهند مشمول این پاداش میشوند تا محیطزیست بینالمللی به سمتی هدایت شود که رفاه عمومی را برای همه حاصل نماید. یکی از دلایل توقف آسیب دیدن لایه ازن که در این چند ساله اخیر کمتر به آن پرداخته میشود ناشی از پرداخت همین مشوقها جهت کاهش آلودگیها بوده که ادامه آن میتواند نهتنها محیط زیست بینالمللی را بهبود بخشد بلکه در فضای ملی عاملی برای ایجاد زمینه سلامت بیشتر مردم و محیط زندگی شهری و سهولت مدیریت شهری گردد. در کشورهایی که برخوردار از آلودگیهای زیستمحیطی در شکلهای مختلف آن هستند الزام انجام مطالعات اساسی محیطزیستی، ایجاد پروتکلهای سلامت ملی، محاسبه دقیق مالیات سبز و ایجاد سیستم و بستر علمی اخذ این مالیات اجتناب ناپذیر است و لازم است همت ویژهای را از خود نشان دهند تا ضمن جلوگیری از بهرهگیری رانت آلودگی محیطزیست توسط برخی اشخاص حقیقی و حقوقی، فرصت کسب درآمدهای مالیات سبز را در نظام مالیاتی کشور قانونمند نموده و از طریق ارائه مستندات ملی و بینالمللی در اخذ مشوقهای بینالمللی فرصت بیشتری را در اختیار دانشپژوهان عرصه علم و تکنولوژی زیست محیطی قرار دهند.
سید حسین قاسمی