بررسی کتاب فقه البیئة /محیط زیست و فقه شیعی( 2)

متن زیر چکیده ای است از کتاب «فقه البیئة» اثر سید محمد حسینی الشیرازی که  در 11 عنوان اصلی به ترتیب زیر سازمان داده شده است:

اسلام و محیط زیست؛ زیان رسانیدن به دیگران؛ محیط زیست طبیعی؛ اقسام آلودگی ها در طبیعت و محیط زیست؛ اسراف و آلودگی؛ نابودی کشاورزی و نسل انسان ها؛ سموم نابود کننده حشرات؛ لایه اُزن؛ پسآب های صنایع؛ سهم جنگ ها در آلودگی طبیعت و ویران گری آن و ارزش صلح و آلودگی معنوی.

در پیشگفتار کتاب، مؤلف ، واژه «بیئه / محیط زیست» را تعریف کرده است. از نگاه مؤلف، واژه محیط زیست معنایی گسترده دارد(1) و آموزه های دینی احکام سازنده ای درباره ابعاد مختلف محیط زیست آدمیان به ارمغان آورده که عمل بدان ها سعادت مادی و معنوی بشر را رقم خواهد زد.

در این مقدمه، از محیط زیست فرهنگی، محیط زیست طبیعی و محیط زیست معنوی سخن به میان آمده است. مؤلف درباره «محیط زیست فرهنگی» معتقد است که آمیزه ای از باورها، دانش، قانون، اخلاق، عرف و عادات مردم و مسائلی از این دست، محیط زیست فرهنگی را شکل می بخشد که تأثیر فراوانی بر چند و چون تربیت و رشد انسان از آغاز انعقاد نطفه در رحم مادر دارد. محیط زیست طبیعی، موضوعی است که این کتاب ـ به جز صفحاتی اندک از آن ـ بدان اختصاص یافته است.

وی، بر این اعتقاد است که محیط زیست طبیعی، فرهنگی و معنوی در شکل گیری جسم و جان آدمی سهمی به سزا دارد و انسان ها هرگز نباید از تلاش در راه بالندگی و حفظ سلامت آن باز ایستند.(2)

اسلام و محیط زیست

مؤلف  برای ورود به مباحث دینی محیط زیست در آغاز کلیاتی از آموزه های اسلام را بیان کرده است.

ایشان در این باره می نویسد: احکام اسلامی درباره محیط زیست فراوان است و متنوع، گروهی از این احکام ـ چه مستحب و چه واجب ـ ایجابی هستند و مسلمانان را به انجام اعمالی درباره طبیعت و محیط زیست فرا خوانده اند.

به عنوان نمونه، آیات قرآن آدمیان را به تفکر در طبیعت و محیط زیست فرا می خواند و تأمل در جلوه های طبیعت را برای انسان ها بسیار سودمند و سازنده می داند.

خداوند می فرماید:

«أَفَلَمْ یَنْظُرُوا اِلَی السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّناها وَ مالَها مِنْ فُرُوجٍ وَ الاْءَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ تَبْصِرَةً وَ ذِکْری لِکُلِّ عَبْدٍ مُنیبٍ وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءاً مُّبارَکاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصیدِ وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضیدٌ رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً وَ کَذلِکَ الْخُرُوجُ»(3)

«آیا به آسمانِ فراز سرشان ننگریسته اند که چگونه آن را بر افراشته ایم و آن را آراسته ایم و هیچ خللی ندارد، و زمین را گسترانده ایم و در آن کوه ها درانداخته ایم و در آن از هرگونه جُفت دل انگیز رویانیدیم، [تا] برای هر بنده توبه کاری بینش افزا و پندآموز باشد، و از آسمان آبی پربرکت فرو فرستادیم و آن گاه بدان بوستان ها و دانه درو کردنی رویاندیم و درختان خرمای بلند که خوشه های بر هم چیده دارد تا روزیِ بندگان باشد و با آن [آب] سرزمینی مرده را زنده کردیم؛ رستاخیز هم همین گونه است

بدین سان، خدا جلوه هایی از طبیعت را در این آیات یادآور شده و بنی آدم را به تفکر در آن ها فرا خوانده است.

در آیات دیگری، آفرینش همه عناصر طبیعت، سنجیده و به اندازه معرفی شده است. خداوند می فرماید:

«قَدْ جَعَلَ اللّهُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً»(4)

«وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْ ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدیراً»(5)

آسمان برافراشته، زمین گسترده، کوه های بلند قامت، درختان سرسبز و خرم، رودخانه های دل انگیز و روان، دریاها، اقیانوس ها، دشت ها، دره ها، بیابان ها، انواع جانوران و حشرات و ستارگان که شتابان در آسمان ناپیدا کرانه در حرکتند همه حساب شده، به اندازه، از سر دقّت و حکمت آفریده شده است؛ از این رو خدا همواره به آدمیان هشدار می دهد که این نظم شگفت انگیز طبیعت را که حیات آدمیان و دیگر موجودات زنده در گرو آن است بزرگ و  بشمارند و آن را پاس دارند و از هرگونه فساد در کشاورزی و نسل آدمیان و اسراف در بهره وری از طبیعت بپرهیزند که پیامدهایی بس وخیم و زیانبار دارد.

بدین ترتیب، آدمیان می باید خود و طبیعت را بشناسند و از سودمندی های طبیعت و زیان های ویرانگر و جبران ناشدنی تخریب آن آگاه گردند و همواره از آن غفلت نکنند و در حفظ و سلامت آن بکوشند.

احکام سلبی اسلام درباره طبیعت و محیط زیست

الف: فساد در زمین

از دیدگاه مؤلف، اسلام دو حکم سلبی و منفی در این باره دارد که بسیار قابل توجه است؛ اول، نهی از هرگونه ویرانگری طبیعت و تخریب در آن، که قرآن از آن با عنوان «فساد فی الارض» یاد می کند و این خطرناک ترین و بزرگ ترین عنوانی است که مجرمان می توانند بدان متصف گردند.

قرآن می فرماید:

«وَ إِذا تَوَلّی سَعی فِی الاَْرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ وَ اللّهُ لا یُحِبُّ الْفَسادَ»(6)

«و چون برگردد [یا ریاستی یابد] کوشش می کند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود کند، و خداوند تباهکاری را دوست ندارد

به بنی اسرائیل نیز می گوید:

«... کُلُوا وَ اشْرَبُوا مِنْ رِزْقِ اللّهِ وَ لا تَعْثَوْا فِی الاَْرْضِ مُفْسِدینَ»(7)

«از نعمت های الهی استفاده کنید، اما مباد در زمین ویرانگری و فساد پدید آورید

قرآن به مردمان هشدار می دهد که فریب تبلیغات زورمداران قدرت پرست را نخورند؛ همانان که در واقع فساد آفرینان اصلی در زمین هستند و برای حفظ قدرت و ثروت خود از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند و به مصلحان اتهام فساد در زمین می زنند.

این کتاب الهی، با تعبیری لطیف به سخن فرعون اشاره می کند که خطاب به مردم آن روزگار گفت:

«اِنّی اَخافُ اَنْ یُبَدِّلَ دینَکُمْ اَوْ اَنْ یُظْهِرَ فِی الاَْرْضِ الْفَسادَ»(8)

«من می ترسم موسی آیین شما را تغییر دهد یا در این زمین فساد آفریند

بالاخره قرآن، قوم ثمود،(9) منافقان(10) و گروهی دیگر از مردم را به دلیل ایجاد فساد در زمین نکوهش کرده است.(11)

مؤلف در این باره چنین می نویسد:

«بر پایه این آیه اگر آدمیان به راه فساد و تباهی در زمین گام نهند، خداوند آنان را به حال خود رها می کند تا پاره ای از نتایج تلخ اعمال خود را بچشند و در نتیجه شاید متنبه شوند و از اعمال زشت خود دست بردارند و به سوی پروردگارشان بازگردند. ظهور فساد در خشکی؛ اعم از فضا و زمین و در دریا را در جنگ جهانی اول و دوم و نیز در جنگ آمریکا علیه عراق با چشمان خود دیدیم. البته باید توجه داشت که فساد در زمین در این آیه شریفه ویژه آب، خاک، هوا و دیگر عناصر طبیعت نیست، بلکه فساد معنوی را که شامل سرکشی، گستاخی، نافرمانی و ستمگری در برابر پروردگار و کژروی است در بر می گیرد.»(12)

ب: قاعده لاضرر

از آیات قرآن، سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ و دیدگاه فقیهان به روشنی استفاده می شود که ضرر زدن به دیگران جایز نیست. بر طبق گروهی از آیات، شمار زیادی از روایات، سیره عقلا و اجماع فقها هیچ مسلمانی مجاز نیست به دیگران ضرر برساند. آلوده ساختن محیط زیست و نابود کردن طبیعت و منابع طبیعی از روشن ترین نمونه های زیان زدنِ به دیگران است که اسلام با قاطعیت آن را مردود شمرده است.(13)

وجوب حفظ نسل انسان

لزوم حفظ نوع انسانی را بر قاعده لاضرر باید افزود. از نگاه اسلام، انسان گل سرسبد آفرینش و آفریده ای است که در خلقت او نهایت دقت به کار رفته است، چنان که خدا به خود دست مریزاد می گوید. وجوب حفظ نوع و نسل انسانی از مهم ترین واجبات شرعی و الهی است که مؤلّف بر آن تأکید می ورزد.(14)

انواع آلودگی ها

آلودگی هوا، آب، خاک و بسیاری از ضروری ترین عوامل بقای حیات موجودات زنده، ارمغان تمدن و صنعت در روزگار ماست؛ به عبارتی دیگر از دستاوردهای چگونگی و چند و چون مدیریت رهبران بسیاری از کشورهای جهان است.

مؤلف  در این بخش به انواع آلودگی ها اشاره کرده و تأکید می ورزد که نباید آلودگی های معنوی را به حساب نیاورد یا آن ها را دست کم گرفت؛ چه این که محیط زیست انسان تنها زمانی می تواند مطلوب و سازنده باشد که از آلودگی های معنوی و مادی، هر دو، پالایش گردد. اما به هر حال در اصطلاح علمی، آلودگی محیط زیست را این طور تعریف کرده اند:

«دگرگونی در اوصاف و ترکیب طبیعی عناصر حیاتی و مؤثر بر محیط زیست انسان که بارزترین مصادیق آن، آب، هوا و خاک است. این آلودگی زمانی خطرآفرین می شود که ماهیت و ترکیب این عناصر را تغییر دهد و از آب، هوا و خاک استفاده ناصحیح شده و آن ها را به افزودنِ عناصری بیگانه بیالاید ... .»(15)

مؤلف ، آلودگی به این معنا را جلوه ای از فساد در زمین می داند که دستان بشر آن را پدید آورده و مصداق روشن این آیه شریفه است:

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ اَیْدِی النّاسِ»(16)

«دستان بشر فساد را در خشکی و دریا پدیدار ساخته است ... .»

خمیره زندگی انسان ها در روزگار ما در برخورد با طبیعت شکل گرفته که بسی ویرانگر و زیان آور بوده است. برخلاف مردمان گذشته که جدالشان با طبیعت برای زنده ماندن بود، در زمان ما جدال انسان با طبیعت به منظور دستیابی به رفاه بیشتر است؛ رفاهی پایان ناپذیر که صرفاً با تسخیر مواهب طبیعی می توان به آن دست یافت، مواهب طبیعی نیز پایان پذیر و نابود شدنی است. حاصل آن که این راه در نهایت به نابودی طبیعت و محیط زیست و انقراض بسیاری از گونه های گیاهی و حیوانی خواهد انجامید، مؤلف در این باره چنین می نویسد:

«از هنگامی که جدال انسان و طبیعت برای زندگی به جدال برای رفاه تبدیل شده، مشکلات زیست محیطی یکی پس از دیگری چهره نموده است. دانشور زیست پژوه، بانو "آشیل کارسون" در کتاب "بهار خاموش" درباره مشکلات زیست محیطی و ساکنان آن نوشته است: "در طول تاریخِ جهان این نخستین بار است که انسان از زمانِ انعقاد نطفه و دورانِ جنینی تا واپسین دم زندگی در معرض مواد شیمیایی خطرناک قرار دارد".»(17)

آلودگی، بحرانی جهانی

مهم ترین فصل های بعدی کتاب به مصادیق آلودگی طبیعت، از قبیل آلودگی هوا، آلودگی آب، آلودگی خاک، آلودگی های صوتی و ... اختصاص یافته که هر موضوع از دو زاویه علم و دین بررسی شده است.

در مقدمه بحث، مؤلف به این نکته اشاره کرده که آلودگی در روزگار ما به یک بحران جهانی بزرگ تبدیل شده و به منطقه و اقلیم خاصی تعلق ندارد. وی نوشته است:

«مسأله آلودگی محیط زیست هر چند در آغاز، بحرانی منطقه ای و مشکل چند کشور به نظر می رسید، اما به سرعت گسترش یافت و به صورت مانعی در راه پیشرفت بشر درآمده و به یکی از معضلات و بحران های زندگی انسانی مبدل گشته است. بادها و امواج خروشان دریاها و اقیانوس ها آلودگی و عوامل آن را به جای جای قاره ها برده و در واقع سراسر گیتی را دستخوش آلودگی ساخته اند.»(18)

در این بخش، مؤلف به برخی از عوامل آلاینده محیط زیست در قرن معاصر اشاره کرده و جنگ عراق علیه کویت و جنگ آمریکا علیه عراق، انفجار در نیروگاه هسته ای «چرنوبیل»(19) و حمله اتمی آمریکا به دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» ژاپن را از آن ها دانسته است.

وی پس از تبیین اوضاع آلودگی های مختلف و گستره آن ها در جهان، در پی ارائه راه حل هایی برای این معضل بزرگ برآمده و با توجه به آیات و روایات، چنین می نویسد:

«حال که بحران آلودگی، جهانی است، انسان ها در کره زمین باید دست همکاری به یکدیگر بدهند ... اسلام در این باره موضعی صریح و شفاف دارد. خداوند می فرماید: «تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الاِْثْمِ وَ الْعُدْوانِ».»(20)

حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرماید:

«اِنَّ اللّهَ فی عَوْنِ الْعَبْدِ مادامَ الْعَبْدُ فی عَوْنِ أَخیهِ.»(21)

«تا زمانی که انسان در راه یاری و امدادرسانی به برادرش باشد خداوند او را یاری خواهد کرد

برپایه این حدیث یاری رسانی و کمک به دیگران، مخصوص مؤمنان و مسلمانان نیست؛ زیرا کاربرد واژه «عبد» در سخن امام صادق، همه انسان ها ـ مؤمن و کافر ـ را در بر می گیرد؛ از این رو تعاون و همکاری انسان ها با یکدیگر به منظور برطرف کردن مفاسد و خطرهایی که جوامع انسانی را تهدید می کند مختصّ گروه خاصی نیست و همه انسان ها، حتی کافران و معاندان با رسول خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ را نیز شامل می شود.

نمونه این یاری رسانی و عاطفه انسانی را می توان در سیره پیشوایان اسلام و معصومان به خوبی مشاهده کرد. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ مشرکان مکه را در جنگ بدر آب داد(22) و پیش از فتح مکه اموالی را به کافران مکه ـ که با ایشان در حال جنگ بودند ـ بخشید.(23)

حضرت امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نیز در حال جنگ آب را بر مردم بصره نبست و سید شهیدان، حضرت امام حسین ـ علیه السلام ـ حُرّ و سپاهش را که برای جنگ با ایشان گسیل شده بودند، حتی اسبان و شترانشان را سیراب ساخت،(24) حال آن که اگر امام ـ علیه السلام ـ این آب را ذخیره می کرد خود و خاندانش در روز عاشورا سیراب می شدند.

در روایتی از پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در این باره چنین آمده است:

«برای سیراب کردنِ هر انسانِ تشنه پاداشی است.»(25)

به اعتقاد نگارنده، مؤلف  در این بخش به یکی از مهم ترین مبانی اسلام درباره محیط زیست اشاره کرده است و آن عبارت است از احترام به کرامت انسانی و جایگاه والای این مخلوق شگفت انگیز الهی و لزوم مراعات اصول انسانیت در برخورد با همه انسان ها.

آلودگی هوا

هنگامی که در یک صبح زود به دور از دود برآمده از ماشین ها و کارخانه ها، نفس عمیق کشیده و دم ها و بازدم ها را تکرار می کنیم احساس شادابی و سبکی به ما دست می دهد و در می یابیم که هوای پاک و لطیف چه اندازه در نشاط و سلامت انسان مؤثر است.

در اهمیت و ارزش هوای پاک، همین بس که حیات آدمیان و حیوانات بدان وابسته است و ساز و کارهای درون بدن انسان با آن تنظیم می گردد. هر مقدار هوا پاک تر و لطیف تر باشد تندرستی و سلامت جسمی و شادابی و نشاط روحی انسان افزون تر خواهد بود. هوای پاکیزه کسالت، خستگی و افسردگی را می زداید و در ژرفای وجود آدمی تازگی و طراوت می آفریند.

حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:

«ای مفضَّل! ... باید از این نسیم که آن را هوا نامیده اند و سودمندی ها و مصلحت های نهفته در آن آگاه باشی و بدانی که حیات را از بیرون از وجود آدمی، در بدن انسان می دمد و در روحیه و رفتار او اثر می گذارد.»(26)

مؤلف در این بخش ضمن اشاره به اهمیت هوا و پاکی آن، انواع آلاینده های هوا را توصیف کرده و به چند و چون تأثیر آن ها بر آلودگی هوا پرداخته و در پایان راه حل هایی برای پاکیزه ساختن هوا ارائه داده و دیدگاه اسلام را در این باره به صورت مستند فراروی خوانندگان نهاده است.(27)

ایشان در این باره چنین می نویسد:

«در آیات قرآن و سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ اصول، قواعد و کلیاتی آمده است که مسأله آلودگی هوا از مصادیق آن به شمار می آید

خداوند می فرماید: «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الاَْرْضِ بَعْدَ اِصْلاحِها»(28)

«در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید

«وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیْکُمْ اِلَی التَّهْلُکَةِ»(29)

«خود را با دستان خود به هلاکت نیفکنید

«وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما جائَتْهُ فَاِنَّ اللّهَ شَدیدُ الْعِقابِ»(30)

«هر کس نعمت خدا را که برای او آمده و در اختیار او گذاشته شده [از روی ناسپاسی[ به نقمت مبدل سازد، خدا سخت کیفر کننده است

«اَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذینَ بَدَّلُوا نِعْمَةَ اللّهِ کُفْراً وَ اَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَ الْبَوارِ»(31)

«و آیا به کسانی که شکر نعمت خدا را به کفران تبدیل کردند و قوم خود را به سرای هلاکت آوردند، ننگریستی

حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ به نقل از پدران خود از پیامبر خدا ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ از مسموم کردن سرزمین (محیط زیست) مشرکان نهی فرموده است.(32)

فقهای امامیه در کتاب های فقهی خود از آلوده کردنِ هوا به وسیله دباغی و پس مانده های دیگر منابع آلاینده منع کرده اند. این فتوا جایز نبودن آلوده کردن محیط زیست را تأیید می کند.(33)

آلودگی آب ها

مؤلف در این بخش به تفصیل آلودگی آب ها، اقسام مختلف آن، سهم نفت در آلودگی دریاها، و دیگر آلاینده های آب و راه های پیشگیری و مبارزه با آن ها سخن گفته و به نقش رژیم صهیونیستی اشاره کرده و در پایان با نقل روایات و سخنان معصومان ـ علیهم السلام ـ این بخش را به فرجام برده است.(34)

در این بخش، مؤلف  روایات متعددی را گزارش کرده که برپایه آن ها نباید آب ها را آلوده ساخت.

از علی ـ علیه السلام ـ روایت شده که نباید در آب های جاری ادرار کرد؛ چه آن که در آن زیست کنندگانی وجود دارند. نیز از آلوده کردن سواحل رودها و چاه ها نهی شده است. برپایه روایاتی باید میان چاه های آب و چاه های توالت فاصله باشد تا آب های چاه ها آلوده نگردد و ... .(35)

آلودگی خاک

خاک عنصری است که نزد بسیاری از انسان ها بی ارزش جلوه می کند؛ چه آن که بی هیچ زحمت و منتی در اختیار انسان قرار می گیرد. اما حقیقت چیز دیگری است.

خاک، عنصری است  و گران قیمت و صدافسوس که در هر سال میلیاردها تن خاک حاصلخیز در جهان به سبب فرسایش از چرخه انتقاع خارج می گردد.

قرآن کریم با تعبیرهای مختلف اهمیت و ارزش خاک را به انسان می شناساند و می کوشد در این باره تنبه آفریند.

مؤلف در این بخش(36) کوشیده است با ذکر گروهی از آیات و روایات اهمیت خاک را بنمایاند و ارزش و سودمندی های آن را از نگاه قرآن و روایات تبیین کرده و به مسؤولیت انسان در برابر حفاظت از آن توجه دهد.

حرمت آلوده کردنِ دریاها

در این بخش از کتاب، مؤلف  نخست به سودمندی های عظیم دریاها برای آدمیان و آبزیان اشاره کرده، آن گاه آلوده کردنِ دریاها را از مصادیق «فساد در زمین»؛ «تبدیل نعمت های الهی به نقمت» و «کفران نعمت خداوندی» دانسته و آن را در زمره گناهان به شمار آورده و سپس درباره نشت نفت از کشتی های نفت کش و تخریب چاه های نفت به واسطه جنگ ها و سهم عظیم این مسأله در آلودگی آب دریاها سخن به میان آورده است.(37)

آلودگی غذا و دارو

بخش هایی از کتاب به آلودگی غذا و داروهای مورد مصرف مردم جهان اشاره دارد. مؤلف  به شرح، این دو نوع آلودگی را تبیین و راه های مبارزه با آن را طرح کرده است.(38)

لایه اُزن

مؤلف  در بخشی از کتاب به پدید آمدن شکاف در لایه ازن، زیان های عظیم و غیرقابل جبرانی که از این ناحیه بر منافع انسان ها و سلامت آنان و حفاظت از حیات در کره زمین وارد می شود، پرداخته است.(39)

در لابه لای مطالب یاد شده بارها مؤلف  از نظام شگفت انگیز و متقن طبیعت و محیط زیست بشری سخن به میان آورده است.

آری خداوند متعال طبیعت را در بهترین نظام ممکن آفرید و عناصر آن را به گونه ای سامان بخشید که نیازهای گیاهان، حیوانات و آدمیان را برآورد.

اسلام هماره از عظمت و ارزش این نظام سخن به میان آورده و کوشیده است در آدمیان تنبه آفریند که ارزش آن را دریابند، در حفاظت از آن تلاش کنند و در پی تخریب و ویرانگری آن برنیایند که گناهی است بزرگ و جرمی سترگ، و به تعبیر قرآن «فساد در زمین» است و کسی که به چنین عملی دست یازد «مفسد فی الارض» بوده و کیفری دردناک در انتظار اوست.

از این رو همه آدمیان برای نجات کره زمین؛ این تنها کره قابل سکنا می باید دامن همت به کمر زده و با احترام کامل به نظم شگفت آور و دل انگیز طبیعت در حفظ آن بکوشند و آن را در آستانه منافع زودگذر شخصی و گروهی به قربانگاه نبرند. نیز از هرگونه اسراف و تبذیر در آب و خاک و دیگر مواهب طبیعی بپرهیزند و تا می توانند از پدید آمدن جنگ بهراسند که به حق خانمان سوز است و ویرانگر.

جنگ ها از سویی نسل بشر را به نابودی می کشانند و از طرفی طبیعت را آلوده می سازند.

بدین سان مؤلف  بخش های پایانی کتاب را به نظم طبیعی محیط زیست، اجتناب از اسراف و تبذیر و اجتناب از جنگ اختصاص داده و همگان را به صلح و آرامش و همزیستی مسالمت آمیز فرا می خواند.

1- مؤلف در این باره می نویسد: «بدین سان، محیط زیست، مجموعه ای است هماهنگ و دربرگیرنده دانش های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... که انسان توانسته است به آن ها دست یابد ... . این مفهوم، به معنای عام آن، محیط زیست ژنتیکی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی را در بر می گیرد

2- مؤلف در این بخش استفاده های مناسبی از آیات و روایات کرده است.

3- سوره ق (50) آیه 6 ـ 11.

4- سوره طلاق (65) آیه 3: «به راستی که خدا برای هر چیزی اندازه ای مقرر کرده است

5- سوره فرقان (25) آیه 2: «و هر چیزی را آفریده و بدان گونه که درخور آن بوده اندازه گیری کرده است

6- سوره بقره (2) آیه 205.

7- سوره بقره (2) آیه 60.

8- سوره غافر (40) آیه 26.

9- «وَ ثَمُودُ الَّذینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ ... فَاَکْثَرُوا فیهَا الْفَسادَ» سوره فجر (89) آیه 13.

10- «وَ اِذا قیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الاَْرْضِ ... قالُوا اِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ اَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلکِنْ لا یَشْعُرُونَ» سوره بقره (2) آیه 11.

11- ر.ک: سوره اعراف (7) آیه 103؛ سوره نحل (16) آیه 88؛ سوره روم (30) آیه 41.

12- ص 39 کتاب.

13- ر.ک: ص 27 ـ 34.

14- ص 25 ـ 27.

15- ص 42 و 43 کتاب.

16- سوره روم (30) آیه 41.

17- پانوشت ص 43 کتاب.

18- ر.ک: ص 46.

19- «چرنوبیل» روستایی است که در سه کیلومتری «بربات» و در 150 کیلومتری «کی یِفْ» سومین شهر بزرگ روسیه، قرار دارد. در این روستا چهار نیروگاه هسته ای مشغول به کار بود. در روز 25 آوریل 1986 م به دلیل از کار افتادن دستگاه خنک کننده فاجعه آغاز گردید. هسته های درونِ محفظه شکافته شدند؛ دمای نیروگاه به سرعت افزایش یافت و به پنج هزار فارنهایت رسید. در این زمان آب های باقی مانده در دستگاه و لوله ها به بخار تبدیل شد و کنش متقابل بخار و توده های گرافیت که لوله های فشار بالا را در میان گرفته بود گازهایی انفجارزا به وجود آورد که در نتیجه گرافیت های موجود شعله ور شد و مرکز فعالیت های نیروگاه را منفجر کرد. با شکافته شدنِ هسته و گرم شدنِ اورانیوم، گاز، دود و ذرات انتشار یافته فضای منطقه را پوشاند و مساحت غبار اتمی متصاعد شده بیش از صد مایل طول و سی مایل عرض داشت. ص 45 و 46.

20- سوره مائده (5) آیه 2. «در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید

21- مستدرک الوسایل، ج 13، ص 429، حدیث 14526؛ اصول کافی، ج 2، ص 3.

22- ر.ک: «وَ لاِءَوَّلِ مَرَّةٍ فی تاریخ العالم» و «اسلوب حکومة الرسول و الامام علی ـ علیه السلام ـ » و «لِماذا تَأَخَّرَ المسلمون». به قلم مؤلف.

23- همان.

24- تاریخ طبری، ج 6، ص 336.

25- بحارالانوار، ج 74، ص 370؛ جامع الاخبار، ص 39.

26- «وَ حَسْبُکَ بِهذا النَّسیمِ الْمُسَمّی هَواءً وَ ما فیهِ مِنَ الْمَصالِحِ فَاِنَّهُ حَیاةُ هذِهِ الاَْبْدانِ ... .» بحارالانوار، ج 3، ص 219.

27- ر.ک: ص 63.

28- سوره اعراف (7) آیه 56.

29- سوره بقره (2) آیه 195. به اعتقاد نگارنده مؤلف  از دو آیه یاد شده استفاده بسیار جالب، مناسب و به هنگامی کرده است؛ زیرا بشر با آلوده ساختن هوا با دست خود گور خود را می کند، زمین و طبیعت زیبا و دل انگیز آن را به فساد و تباهی می کشاند و به پیامدهای زیست محیطی اعمال جنون آمیز خود نمی اندیشد.

30- سوره بقره (2) آیه 213.

31- سوره ابراهیم (14) آیه 38.

32- کافی، ج 5، ص 38. «نهی رسول الله ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ اَنْ یُلْقَی السَّمُّ فی بِلادِ الْمُشْرِکینَ.

33- ر.ک: موسوعه فقهی مؤلف، کتاب احیاء الموات.

34- ر.ک: ص 62 ـ 98.

35- ر.ک: ص 94 ـ 98 کتاب؛ فرهنگ جهاد، ویژه نامه آب، شماره 7 و 8.

36- از ص 99 ـ 106.

37- ر.ک: ص 117 ـ 131.

38- ر.ک: ص 152 ـ 168.

39- ر.ک: ص 196 ـ 206.

 چکیده کتاب فقه البیئة، سید محمد الشیرازی، بیروت، مؤسسة الوعی الاسلامی، الطبعة الاولی، 1420 ق.

چکیده نویسی: علی حسینی

منبع: hawzah.net/

​پیشنهاد سردبیر